چه بگویم...

نمیدانم از چه بگویم از دل بی رحمانه تو میگوییم که سیاه و سنگ است میگویم از رابطه که چگونه مرا رها

کردی میگویم واقعا اینقدر میتوانی سنگ دل باشی که چنین مرا در گودالی که با هم در آن بودیم خودت را

نجات دهی و مرا تنها بگذاری و بروی میگویم چگونه رفتی؟میگویم چرا رفتی؟میگویم دلیل این همه از عزیزم

گفتنت چه بود؟بنشین با خودت فکر کن.میتوانستی با من صادق باشی تا رهایت کنم و بروی ؟

by me



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: نوشته ، ،
برچسب‌ها: جملات , جمله , نوشته , عاشقانه , عشقولانه , دل , عشق , عشق عشق عشق , عاشقي , عاشقانه ها , دوست , گريه , اشک , دلتنگي , زيبا , عکس , دکلمه , دانلود دکلمه , متن , متن عاشقانه , عکس , عکس عشقي , عکس عشقولانه , داستان عشق , عشق , درد , درد عشق ,

تاريخ : پنج شنبه 22 دی 1390 | 22:28 | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.